عنوان ندارد

یه اتاق خالی میخوام
تنها
با یه چند ساعت وقت اضافه
بدون هیچ مزاحمی
که هی تایپ کنم و تایپ کنم و کسی بهم خرده نگیره
نه اون اتاق خالیه هست
نه وقت اضافه اونم تنهایی ...
بگذریم ...
دارم برمیگردم :)
شاید یه سال از عمرم رفت
شاید یه سال و تلف کردم
ولی مهم اینه که دارم برمیگردم
اینو از بی حوصله بودن در برابر پیامای عین . سین میفهمم
از بی خیال بودن دربرابر سین خوردن پیامام به عین و جواب ندادناش میفهمم
من دارم من میشم 
و این عالیه 
دارم برمیگردم به زندگی ایده آل خودم
پارسال همین موقع ها تو اون وب از همکلاسی های جدید نوشتم
از سالی که نمیدونستم قراره بشه بهترین دوستم تو مدرسه و کل سالمو تغییر بده
از شکو که هیچوقت فک نکردم این شکلی باشه
از آرز که نمیدونستم یه روزی میفهمم چقدر اشتباه فک میکردیم راجع بهش و هممونو دور زد
امسال و این موقه هم میتونم باز از همکلاسی های جدید بگم
از هلن و هلی که ناخواسته بهمون ربط دارن و دلیلش عین و پریا اینان
از اینکه شاید اون یه سال تموم شد اما خاطراتش میاد دنبالم تا آخر
تا آخر هرکی اسممو بشنوه میگه تو اکیپ عین اینا بود
میگه اسمشو از اینا شنیدم
میگن دوسته سالی لام بود
به اینده زیاد فکر میکنم
به اینکه هرکدوم بیفتیم تو یه دانشگاه و یه شهر و باز همو بشناسیم
که باز سراغ بگیریم از هم
که شمارمون از تو گوشی های همدیگه پاک نشه
که نریم تو آرشیو
که مثلا من برسم به آرزوم و عینم که حتما میرسه و اونجا باز برسیم به هم
کلش فقط دو ساله
ینی تو این دو سال قراره انقدر عوض شیم که کلا پاک شیم از ذهن هم
پارسال این موقه ها 
من یه دختر بودم با کلی ادعا
سالی یه دختر بود با یه عالم ذوق و شوق عاشقانه
شکو یکی بود بدتر از سالی
امسال این موقه
من یه دخترم بی هیچ ادعایی
سالی بدون هیچ ذوق و شوق عاشقانه
و شکو بدتر از سالی
نمیدونم خوبه یا بد
نمیدونم بقول سالی اینهمه بزرگ شدن تو یه سال خوبه یا نه
ولی میدونم اینجوری زندگی کردن خیلی راحت تره
درسته دیگه صبح ها به عشق خاطرات سالی و تو سرما وایسادن و سالی با حرکات دست حرف زدن نمیرم مدرسه 
درسته دیگه هیچی نیست که بگم یادم باشه فردا به سالی اینا بگم
درسته دیگه از اون اکیپ پنج نفره چیزی نمونده و آرز و سارا کلا جدا شدن و منو هم انداختن تو یه کلاس دیگه
ولی حالم خوبه
شاید بهتر از پارسال
خوش تر از پارسال 

  • من :)

نظرات  (۲)

بیخیال

این تیکه از نوشتتو حس کردم :)
چون خودمو توش دید م!
ینی تو این دو سال قراره انقدر عوض شیم که کلا پاک شیم از ذهن هم
پارسال این موقه ها 
من یه دختر بودم با کلی ادعا
سالی یه دختر بود با یه عالم ذوق و شوق عاشقانه
شکو یکی بود بدتر از سالی
امسال این موقه
من یه دخترم بی هیچ ادعایی
سالی بدون هیچ ذوق و شوق عاشقانه
و شکو بدتر از سالی
نمیدونم خوبه یا بد
نمیدونم بقول سالی اینهمه بزرگ شدن تو یه سال خوبه یا نه
ولی میدونم اینجوری زندگی کردن خیلی راحت تره

دومی ؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی